تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر شادکامی مادران کودکان کم توان ذهنی
نویسندگان
چکیده
آسیب ذهنی یکی از عمدهترین و دشوارترین مسائل و مشکلات خانوادهها در دنیای امروزی است که فشارهای روانی زیادی بر کل خانواده به ویژه مادران تحمیل میکنند. کمبود دانش و آگاهی در مورد فرزندان آسیب دیده یکی از عوامل مهم در بروز واکنشهای نامطلوب است. بنابراین آموزشهای مناسب منجر به شادکامی مادران و خانوادههای آنها میشود. زیرا افراد، نگرش خوش بینانه ای به وقایع و رویدادهای اطراف خود پیدا میکنند و به جای سوگیری منفی نسبت به اتفاقات پیرامون خود، سعی در استفاده بهینه از این رویدادها دارند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر شادکامی مادران کودکان کمتوانذهنی بود. روش پژوهش آزمایشی بود. بدین منظور40 نفر از مادران کودکان کمتوانذهنی مراجعه کننده به موسسه مهر آفرینان امید قم در سال 91-90 به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده، پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. دادههای به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و یافتهها نشان داد میانگین نمرات شادکامی مادران کودکان کمتوانذهنی در گروه آزمایش پس از آموزش مهارتهای زندگی افزایش یافته است (14.48f= و 0.001> p). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر شادکامی مادران دارای فرزند کمتوانذهنی تأثیر داشته است و سطح آگاهی و پذیرش آنها را نسبت به پدیده کمتوانیذهنی افزایش داده است.
منابع مشابه
تأثیر آموزش مهارت های معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران دارای کودک کم توان ذهنی
توجه به شرایط کودکان کمتوانذهنی و تأثیرات نامطلوب این بحران بر مادران با ایجاد تنشهای جسمی، روانی و اجتماعی که منجر به انزوا وکاهش شدید در کیفیت زندگی و امید به زندگی آنها میشود، لازم است ضرورت آموزش مهارت معنوی مورد مداقه قرار گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی بر ارتقاء کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران با کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایش...
متن کاملتأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر شادکامی مادران کودکان کمتوانذهنی
آسیب ذهنی یکی از عمدهترین و دشوارترین مسائل و مشکلات خانوادهها در دنیای امروزی است که فشارهای روانی زیادی بر کل خانواده بهویژه مادران تحمیل میکنند. کمبود دانش و آگاهی در مورد فرزندان آسیبدیده یکی از عوامل مهم در بروز واکنشهای نامطلوب است. بنابراین آموزشهای مناسب منجر به شادکامی مادران و خانوادههای آنها میشود. زیرا افراد، نگرش خوشبینانهای به وقایع و رویدادهای اطراف خود پیدا میکنند و ...
متن کاملتأثیر آموزش مدیریت هوش هیجانی بر کاهش نشانگان استرس مادران کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر
هدف: این تحقیق به منظور بررسی تأثیر آموزش مدیریت هوش هیجانی بر کاهش نشانگان استرس مادران کودکان کم توان ذهنی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان کم توان ذهنی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 88-87 شهر تهران بودند که 50 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مدت 15 جلسه طی دو ماه و نیم در برنامه مدیریت هوش هیجانی شرکت کرد...
متن کاملاثربخشی آموزش مدیریت والدین بر روابط مادر- فرزندی و خود انتقادی مادران کودکان کم توان ذهنی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه مدیریت والدین بر روابط مادر- فرزندی و خود انتقادی مادران کودکان کم توان ذهنی صورت گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون دو گروهی (آزمایش و کنترل) میباشد. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران کودکان کم توان ذهنی (مراکز نگهداری و مدارس استثنایی) شهرستان پارس آباد در سال 1395 بودند که به روش نمونهگیری دردسترس تعداد 30 نفر انتخاب و د...
متن کاملبررسی تأثیر باورهای مذهبی در سلامت عمومی و شادکامی مادران کودکان کم توان ذهنی و عادی
مقدمه: تولد و حضور کودکی با کم توانی ذهنی در هر خانواده می تواند رویدادی نامطلوب و چالش زا تلقی شود. در چنین موقعیتی همه اعضای خانواده به ویژه مادران در معرض خطر ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت عمومی قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر باورهای مذهبی در سلامت عمومی وشادکامی مادران کودکان کم توان ذهنی و عادی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 131 م...
متن کاملتأثیر یک برنامة حرکات ریتمیک بر توانایی های ادراکی – حرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامة حرکت ریتمیک بر توانایی های ادراکی – حرکتی و هوشبهر کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. نمونة 24 دختر عقب ماندة ذهنی آموزش پذیر، با میانگین (± انحراف معیار) سن 1/43 ± 11/98 سال و ضریب هوشی 9/95 ± 70/58 بودند. نمونه براساس ضریب هوشی و عملکردشان در توانایی های ادراکی – حرکتی همتراز و در گروه های مداخله و کنترل جایگزین شدند. گروه مداخله در برنامة حرکات ریتمیک هشت ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
روانشناسی افراد استثناییناشر: دانشگاه علامه طباطبایی
ISSN
دوره 4
شماره 13 2014
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023